محل تبلیغات شما
یک روز که پیغمبر، از گرمیِ تابستان
همراه علی می‌رفت در سایۀ نخلستان
 
دیدند که زنبوری از خانۀ خود زد پر
 آهسته فرود آمد بر دامن پیغمبر
 
بوسید عبایش را، دور قدمش گردید
بر خاک کف پایش صد بوسۀ دیگر زد
 
پیغمبر از او پرسید: آهسته بگو جانم
طعم عسلت از چیست؟ هر چند که می‌دانم!
 
زنبور جوابش داد: چون نام تو می‌گویم
گُل می‌کند از نامت صد غنچه به کندویم
 
تا یاد تو را هر شب چون گُل به بغل دارم
هر  روزکه برخیزم در سینه عسل دارم
 
از قند و شکر بهتر خوشتر ز نبات است  این
طعم عسل از من نیست، طعم صلوات است  این
شب مبعث حضرت  رسول اکرم ص بر همه عاشقان آن حضرت مبارک باد !

ارائه ی بودجه بندی پیشنهادی فارسی و نگارش سه پایه ی متوسطه ی اول

آزمون آغازین ادبیات فارسی همه ی پایه های متوسطه ی اول

ای همه ، هستی من...

ص ,باد ,چون ,تو ,است  ,عسل ,عسل دارم از ,دارم از قند ,سینه عسل ,در سینه ,روزکه برخیزم

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نمونه سوالات آزمون های بورس - اصول بازار سرمایه - تحلیل گری hongpusbadcport اسپورت 400 Meagan's style brewhaufrutif معرفی نویسندگان برتر و جوان آذربایجان ادبیاتی hurttekmentro کپی انیمه ولایة علی ابن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی